English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 220 (3241 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
in self defence U برای دفاع
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
convoy U کشتی بازرگانی که دارای وسایل جنگی برای دفاع باشد
convoys U کشتی بازرگانی که دارای وسایل جنگی برای دفاع باشد
force U تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
forces U تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
forcing U تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
cheat U موضعگیری برای دفاع
cheated U موضعگیری برای دفاع
cheats U موضعگیری برای دفاع
back checker U بازگشته برای دفاع
box defence U تشکیل یک مربع برای دفاع ازدروازه
dan U درجه 1 تا 01 برای مهارت در دفاع
defense system aquisition U سیستم کسب اطلاعات پدافندی کسب اطلاعات برای دفاع
nsfnet U یک شبکه گسترده تهیه شده توسط دفتر محاسبات علمی پیشرفته در موسسه ملی علوم برای انجام عملیات غیرنظامی طراحی وزارت دفاع طراحی شد که بخاطردلایل امنیتی در دسترس عمومی نمیباشد
on guard U اماده برای دفاع باشید
third base U موضع بازیکن برای دفاع منطقه دورپایگاه سوم دربازی بیس بال
to stand in the gap U برای دفاع اماده بودن
zone ride U کنار رفتن بعضی از بازیگران حریف برای دفاع از یک منطقه
When compared to other countries around the world, Britain spends little on defence. U در مقایسه با کشورهای دیگر در سراسر جهان بریتانیا کم برای دفاع خرج می کند.
in defence of somebody [something] U برای دفاع از کسی [چیزی]
Other Matches
samisch variation U واریاسیون زمیش در دفاع هندی شاه در دفاع نیمزوهندی شطرنج
russian defence U دفاع پتروف نام قدیمی دفاع اسلاو
schleman defence U دفاع شلیمان در روی لوپز دفاع یانیش
one on one U دفاع یارگری دفاع تک به تک
defense U دفاع وزارت دفاع
self defense U دفاع از نفس دفاع از خود یا اموال خود
kiosks U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosk U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
badminton U بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
tae U دفاع با پا
apologias U دفاع
advocacy U دفاع
defend U دفاع
defended U دفاع
answering U دفاع
apologia U دفاع
blocks U دفاع
answers U دفاع
defence U دفاع
fencing U دفاع
czech defence U دفاع چک
defends U دفاع
vindication U دفاع
defending U دفاع
defense U دفاع
defenses U دفاع
answered U دفاع
uncovered U بی دفاع
parrying U دفاع
munition U دفاع
one man block U تک دفاع
parry U دفاع
blocked U دفاع
parries U دفاع
pleading U دفاع
advocation U دفاع
answer U دفاع
parried U دفاع
block U دفاع
defensive board U دفاع سبد
sham plea U دفاع پوچ
department of defense U وزارت دفاع
morote uke U دفاع با دست
defense in place U دفاع در محل
defense in depth U دفاع در عمق
simple parry U دفاع ساده
sham plea U دفاع ناموجه
defensible U دفاع کردنی
defensible U دفاع پذیر
secretary of defence U وزیر دفاع
secretary of state for defence U وزیر دفاع
secretary of defense U وزیر دفاع
defensible U قابل دفاع
self protection U دفاع از نفس
semi circular parry U دفاع نیمدایره
morote uke U دفاع دوتایی
anti menchanized defense U دفاع ضدمکانیزه
dogs U دفاع بسته
yogoslav defence U دفاع پیرک
yogoslav defence U دفاع یوگوسلاو
summetrical defence U دفاع متقارن
national defense U دفاع ملی
openings U شکافتن دفاع
indefensibility U دفاع ناپذیری
opening U شکافتن دفاع
penetrate U نفوذ در دفاع
penetrated U نفوذ در دفاع
zone defence U دفاع منطقهای
ball hawking U دفاع خوب
offensive block U دفاع تهاجمی
dogging U دفاع بسته
dog U دفاع بسته
nagashi uke U دفاع پرسی
soto uke U دفاع از خارج
deliberate defense U دفاع بافرصت
backfield U دفاع نفوذی
internal defense U دفاع داخلی
special plea U دفاع خاص
deraign U دفاع کردن
national defence U دفاع ملی
self defence U دفاع مشروع
damiano's defence U دفاع دامیانو
closed variation U دفاع تاراش
polish defence U دفاع لهستانی
kwon U دفاع با دست
makki U دفاع کردن
kake uke U دفاع قلابی
plea of accused U دفاع متهم
defendants U دفاع کننده
right of self preservation U حق دفاع از خود
right of self defence U حق دفاع مشروع
indefensible U غیرقابل دفاع
propugn U دفاع کردن از
defensive U منطقه دفاع
classical variation U دفاع ارتدوکس
legitimate defence U دفاع مشروع
position defense U دفاع یا پدافندثابت
position defense U دفاع موضعی
replication U رونوشت دفاع
pirc defence U دفاع پیرک
benoni defence U دفاع بنونی
say a good word for U دفاع کردن
scandinavian defence U دفاع اسکاندیناویایی
janisch defence U دفاع شلیمان
meran defence U دفاع مران
janisch defence U دفاع یانیش
mikazuki uke ushiro geri U دفاع هلالی
age ake U دفاع بالارونده
perceptual defense U دفاع ادراکی
alekhine's defence U دفاع الخین
d. armour U اسلحه دفاع
juji uke U دفاع ضربدری
the right of self-defence U حق دفاع از خود
to defend [from] U دفاع کردن [از]
defendant U دفاع کننده
robatsch defence U دفاع روباتش
catenaccio U دفاع بتونی
pillsbury defence U دفاع پیلزبری
pierce the block U شکافتن دفاع
russian defence U دفاع روسی
achi komi U دفاع فشاری
active defense U دفاع عامل
philidor's defence U دفاع فیلیدور
parry of debate U دفاع درمنافره
penetrates U نفوذ در دفاع
to make a d. U دفاع کردن
asserting U دفاع کردن از
asserts U دفاع کردن از
defends U دفاع کردن از
zones U دفاع منطقهای
ego defence U دفاع خود
open U بی دفاع واریز نش
open U خط بازبی دفاع
defending U دفاع کردن
two knights' defence U دفاع دو اسب
two man block U دفاع دونفره
zone U دفاع منطقهای
uchi uke U دفاع از داخل
three man block U دفاع سه نفره
defending U دفاع کردن از
vindicative U دفاع کننده
ward off U دفاع کردن
dutch attack U دفاع برد
asserted U دفاع کردن از
assert U دفاع کردن از
to stick up for U دفاع کردن از
advocating U دفاع کردن
advocates U دفاع کردن
advocated U دفاع کردن
advocate U دفاع کردن
answers U دفاع کردن
answering U دفاع کردن
extended defense U دفاع گسترده
opens U بی دفاع واریز نش
answered U دفاع کردن
opens U خط بازبی دفاع
hasty defense U دفاع تعجیلی
answer U دفاع کردن
buckler U دفاع کردن
opened U بی دفاع واریز نش
fencible U قابل دفاع
opened U خط بازبی دفاع
implead U دفاع کردن
self-defence U دفاع از خود
defend U دفاع کردن از
defended U دفاع کردن از
daylight U نفوذ در دفاع
coverage U دفاع پوششی
fend U دفاع کردن
untenable U غیرقابل دفاع
pleaded U دفاع کردن
composite defense U دفاع مرکب
double guard U دفاع با دو دست
stand U دفاع مداوم
plead U دفاع کردن
defended U دفاع کردن
war department U وزارت دفاع
defends U دفاع کردن
defend U دفاع کردن
fullback U دفاع پوششی
dory defence U دفاع دوری
tenability U دفاع پذیری
pleads U دفاع کردن
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code U زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
plug compatible U دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
bridgehead U دفاع ازقسمت عقب پل
breast U باسینه دفاع کردن
line backing U دفاع پشت خط تجمع
blocks U دفاع در مقابل ابشار
queen's fianchetto defence U دفاع فیانکتوی وزیر
kake uke U دفاع قلاب وار
champions U مبارزه دفاع کردن از
kevitz trajkovic defence U دفاع کویتس- تراکوویچ
championing U مبارزه دفاع کردن از
championed U مبارزه دفاع کردن از
champion U مبارزه دفاع کردن از
centre counter defence U دفاع متقابل مرکزی
national defense U دفاع در سطح ملی
blocked U دفاع در مقابل ابشار
classical bononi defence U دفاع بنونی کلاسیک
Recent search history Forum search
2New Format
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1Potential
1incentive
1affixation
1gorse melatonin
1if you have any question please ask us , we are here to help
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com